مبارزات سرنوشت ساز و تعيين کننده نيروهای ملي و دموکراتيک در پيشرو است
محمد داوود رزميار محمد داوود رزميار

پيامد انتخابات پارلماني در افغانستان از قبل پيشبيني مي گرديد.برنده اين انتخابات فرمايشي و نمايشي نمي شد که مردم و حاميان واقعي آنها باشند.انتخابات که در زير چکمه های ظالمانه اربابان زر و زور در فضای ترس و وحشت داير گرديد،غير دموکراتيک،غيرمنصفانه و غيرعادلانه بودن آنرا عريان ساخته و زير سوال قرار داده است .                                             

 

سطح پايين مشارکت مردم در رأی گيری نمايانگر دلسردی،مايوسيت و بدبيني آنها از اوضاع و احوال کنوني،از سياست های جاری زمام داران فعلي و از انتخابات قلابي و ساخته گي است . طي سالهای اخير عدم  کارآيي حکومت در حل پرابلم های مبرم سياسي،امنيتي،اقتصادی و اجتماعي هموطنان ما را نسبت به آينده بهتر و روشنتر بدبين تر ساخته است،بعد از ختم انتخابات، انعکاسات ذهنيت عامه در وسايل اطلاعات جمعي،نبود علاقمندی و عدم اعتماد آنها را به آدرس کساني که به پارلمان راه يافتند بازگو مي کند .اميدی که به يأس مبدل شده و انتظار آن نمي رود که اين مرجع قانون گزاری از آرمانها و منافع زحمتکشان دفاع کند و مرجع بازخواست حقوق آنها گردد.

عوامل و عاملين سيه روزی های اخير برای همگان معلوم است،قوماندانان،تفنگسالاران و بنيادگرايان بودند که در نتيجه خصومت ها،رقابت های قومي،محلي،مذهبي و لساني،وطن را به خرابه تبديل و گورستان بزرگتری برای مردم ساختند ،يکديگر را  به جان هم انداختند،روحيه اعتماد و برادری را در بين اقوام و مليت های ساکن وطن صدمه زدند،وسيله و واسطهء برای تحميل سياست های خصمانه بعضي از کشورهای منطقه گرديدند که سالها آرزوی سوء نيت برعليه آرامش ما را در سر مي پروراندند و از يک کشور با ثبات،دموکراتيک و پيشرفته در همجواری خود هراس داشتند .

نتايج نهايي نشان داد که اکثريت قاطع در پارلمان متعلق به گروه های افراطي،بنيادگرا و ارتجاعي است که به عملکرد آنها اشاره گرديد که از منافع طبقات و اقشار محدود و معلوم حمايت خواهند کرد،ايشان از قبل مواضع خود را در قبال سرنوشت مردم و آينده وطن بوضاحت و صراحت بيان کرده و به اثبات رسانيده اند که از مخالفين سرسخت تحولات دموکراتيک زنده گي بوده مخالفت عام و تام با آن دارند. آنچناني که محافظه کارترين نظريات را نسبت به نقش زنان و سطح فعاليت آنان در جامعه ابراز مي دارند.

رعايت،احترام به حقوق بشر مورد احترام آنها نبوده و نمي باشد . از حاميان و طرفداران بدون قيد و شرط سياست زور و سرمايه هستند.با روحيه مترقي تعليم و تربيه،خدمات صحي مردمي و عامه،ساير خدمات اجتماعي در سمت بهبود و ارتقای سطح زنده گي ضديت داشته و دارند .از رشد تکنالوژی و پيشرفت علوم انکار مي ورزند .طرفداران مطبوعات و نشرات مقيد،وابسته و متکي به اساسات کهنه و تاريخ زده هستند،با توليد ترياک و قاچاق مواد مخدره نه تنها مخالفت ندارند،بلکه مستقيماً در توسعه و ازدياد آن سهيم بوده و در انحصار خود دارند و جزء سياست جاری آنها شمرده شده و با تمام قوت و نيرو تا سرحد مرگ خود و ديگران از آن پشتيباني مي کنند .

بناً از اين نماينده های ضد مردمي،ضد ترقي و ضد پيشرفت نمي توان توقع برد که به زنده گي رقت بار و غم انگيز مردم پايان بخشند و مرهمي بالای زخم های ديرين و خونين آنها بگذارند و دوايي برای دردهای طاقت فرسا باشند و قوانين دموکراتيک را در جهت اعتلای کشور،رشد همه جانبه و شگوفايي زنده گي عرضه نمايند .

آنچه عيان است،به بيان نياز ندارد.توقع ما از مقامات حاکم اين نبود تا شرايط مساعد تر برای نيروهای چپ فراهم و فضای يک انتخابات آزاد و دموکراتيک را مساعد مي ساختند .بردن چنين انتظاری سردرگمي،خود فريبي،راه گمي و اشتباه محسوب مي گرديد و مي گردد. اين آقايون پشت وروی يک سکه بوده و هستند . گاه و بيگاه با پخش شايعه های بازاری که کي با کي مخالفت يا رقابت دارد،نبايد فريب خورد و ديگران را فريب داد ،آنها در وقت ضرورت و دفاع از منافع خودی باهم يکجا بوده و هستند ،دست بدست،شانه به شانه از يکديگر و همديگر حمايت مي نمايند . اينکه کدام تنظيم و يا گروه در پارلمان بزرگتر و يا کوچکتر ظاهر مي گردد از کميت آنها نمي کاهد .از منافع مشترک،دفاع مشترک کرده،از يک دهن سخن رانده و از يگ گريبان سرو کله خود را بيرون مي آورند .

بدون شک اشتراک عده يي از احزاب،سازمانها و جريانهای سياسي چپ،شخصيت های روشن،وطنپرست و ملي  درين کارزار سياسي فال نيک بوده  و به ديده قدر نگريسته و از موفقيت ولو اندک و کوچک ايشان استقبال مي گردد .آنها توانستند در اوضاع دشوار، با امکانات محدود و وسايل ناچيز گامي به پيش بردارند و استفاده تبليغاتي نمايند که اين موفقيت در حد تاييد و پشتيباني همه قرار دارد .

متاسفانه درين کارزار سياسي نيروهای چپ نتوانستند خوب،عالي و درخور تحسين و ستايش بدرخشند، و قادر نگرديدند تا به خواستها،آرزوها و تقاضا های مردم پاسخ گويا و قانع کنند،بدهند .حضور اندک نماينده

گان پيشرو و مترقي در برابر اکثريت قاطع بنيادگرايان و ارتجاع،در حالي که ناديده گرفته نمي شود،اما نمي تواند که کميت درخور توجه باشد و جلوگيری از تحميل قوانين ارتجاعي و ضد مردمي بکند .دقيق و درست خواهد بود درين شرايط اوضاع و احوال معجزه يي سر زده نمي توانست . اما آنچه که از عهده ما بيرون مي آمد مورد آزمايش،اجرا و عملکرد قرار داده نشد .اگر دقيق تر گفته شود،هر يک به ميل خود و به نفع خود ،طالع و بخت خود را آزمودند،نه منافع و طالع اکثريت هموطنان ما را که چشم اميد و انتظار بسوی شان دوخته بودند .

بدبختانه نگراني از آن وجود دارد که پارلمان آينده نه تنها سدی در برابر نيروهای ملي و دموکراتيک ايجاد مي کند و حتا بيم آن مي رود که به مرجع مقاومت،مخالفت و ممانعت در برابر پلان های نيم بند و اصلاحي حکومت نيز قرار بگيرد .نيروهای بنيادگرا و ارتجاعي بعد از لويه جرگه انتظار چنان فرصت مناسب را در سر پرورانده،آرزو داشتند و دارند تا حريفان را در گرو داشته باشند،نبود و کمبود خود را در ساير بخش ها در پارلمان پر سازند .

درين مرحله سرنوشت ساز تعمق و دقت نيروهای ملي و دموکراتيک يک ضرورت مبرم است .              

 

آز آنچه که گذشت بايد اموخت و به آينده استوارتر،مطمين تر و روشن تر انديشيد .در صورتي که کمپاين محدود انتخاباتي که از جانب ملي گرايان به راه افتيده بود ناديده نگيريم،بايد افزود که اين حرکت هرگز موفقيت همه گير و چشمگير را با خود نداشت .پيروزی و شکست هر دو نبايد و نه شايد بالای اراده آهنين و استوار قوت های مردمي اثر گمراه کننده بگذارد . صفحات تاريخ مبارزات ترقي خواهانه و وطنپرستانه را بايست ورق زد و به خاطر آورد و از هر دو رخداد درس گرفت و اموخت تا چگونه به پله های بالاتر پيروزی دست يازيد .

از درسهايي که بايد اموخت و جدی پنداشت،نبودن اتحاد و يکپارچگي در بين قوت های پيشرو جامعه،نداشتن پلاتفورم معين،شعارهای زنده ،سازنده،انگيزنده و واحد بود که درين رويايي نتوانستيم، به زبان شطرنج بازان کشت مناسب به دشمنان ترقي بدهيم،در مقابل سوارهای مخالفين که از موقعيت مناسبتر برخوردار بودند فقط با پياده بازی کرديم . از چنين بازی ضعيف،لرزان،ناتوان و بي دفاع نمي توان موفقيت های بزرگتری را انتظار  برد .

از جانب ديگر آنچه برای ما حياتي و مهم به نظر مي رسد جای ما در بين مردم ما است،که چنين موقعيت مناسب را بدست نياورديم و از آن خود نساختيم ، و گذاشتيم تا ارتجاع و فرصت طلبان با دغل بازی،جعلکاری سياسي  وتذوير، ذهنيت عامه را بخرند و آنها را قرباني خواستها و خواهشات غيرانساني شان سازند . وازتخم نفاق های مذهبي،مليتي،لساني،نژادی و محلي که خود کاشته بودند حاصل بردارند .

قابل توجيه و عذرخواهي نيست،اگر بگوييم که از تعادل خوب و مناسب در برابر دشمنان سياسي خود برخوردار نبوديم . اين يک بخش موضوع است،اما نه جان مطلب . تاريخ و تجربه زنده گي مبارزات آزادی خواهانه،عادلانه و ترقي خواهانه به اثبات رسانيده،در صورتي که نيروهای مترقي و پيشتاز از موضع مناسب و تعرضي برخوردار بوده اند،توانسته اند بزرگترين،مقتدر ترين و جابر ترين قوتها را از پا در آورده و شکست دهند .زيرا متحد،يکپارچه و چون تن واحد عمل کرده،شعارهای مناسب و موزون را انتخاب نموده،به نماينده گي واقعي از توده ها صحبت کرده،متحدين خوب و وفادار سياسي داشته اند و سرانجام عمدتاً از حمايت و اعتماد مردم برخوردار بوده اند .

با درنظرداشت وضع کنوني و شرايط عيني و ذهني برای يک تحول دموکراتيک و مترقي در کشورما همه جانبه وجود دارد،که با شيوه مسالمت آميز و دموکراتيک تغيرات بنيادی در اوضاع سياسي رخ بدهد . ولي متاسفانه نبودن يکپارچگي،اتحاد سياسي پايدار،عدم اعتماد،رقابت های روشنفکرانه،خودخواهي و از خود راضي بودن،نبود شعار های واحد و پلاتفورم سياسي،خصومت های جناحي،گروپي و ده ها پرابلم ديگر سبب گرديده،تا وظايف و مسوليت های ما را دقيق انجام نداده و تا کنون نتوانسته ايم در حيات سياسي حضور قوی و اشتراک فعال داشته باشيم .

با تاکيد ابراز مي گردد که هيچگاه نمي توان از مسوليت فرار کرد،نه ديروز،نه امروز و نه فردا اين کار امکان پذير نبوده و نخواهد بود.در صورتي که قوتهای چپ و دموکراتيک خود را بازسازی نکنند،اصلاحات سازنده و بنيادی در اهداف و سياست های خود وارد نسازند،روحيه مخالفت و رقابت ناسالم را به روحيه موافقت و همکاری تغير ندهند،از بگو مگو های غيرسازنده و بازنده نه پرهيزند،جای خود خواهي و تکبر روشنفکری را به تواضع و فروتني روشنگرانه تبديل نکنند،با خصومت،بدگويي و بدبيني ديروزی وداع نکنند،نمي توانند وظايف خود را به نحو شايسته در تأمين آرزوها و خواستهای ديرين مردم انجام بدهند. در آنصورت تاريخ و قضاوت آن بي رحم است و هيچ عذر خواهي توجيه پذير نخواهد بود .

اگر بپذيريم که اين انتخابات دستاورد برای ارتجاع و شکست برای نيروهای دموکراتيک تلقي گردد،بدين معنا نيست و نخواهد بود که دوسيه مبارزات سياسي ترقي خواهانه و پيشرونده را بسته نموده و به تاق بالا بگذاريم .درست که شکست در مبارزه يک واقعيت تلخ است.اما شکست در سياست نمي تواند هرگز مايوس کننده و بازدارنده باشد .درست خواهد بود يادآوری گردد که در سالهای اخير کارهای انجام شده و دست زير دست نه نشسته ايم،اما حيف،تاثر و تاسف درينجاست که از شرايط،امکانات،اوضاع مساعد استفاده مطلوب و درخور ارزش زياد کرده نتوانستيم .روز،هفته،ماه و سالها گذشت .اما کاروان ما لنگان،لرزان،بي تاب،افسرده،سرخورده و پژمرده گام برمي دارد .اين کمبود،خلای عميق در ميان کتله های وسيع قوت های ملي و دموکراتيک است که تا هنوز پر نشده و خالي مانده است ،که وقت و ناوقت باد و باران و چکک آنرا مرطوب،نمناک و آسيب پذير مي سازد .اين خلاء و ضعف سياسي را تا دير نشده و سقف بلای سر ما را کاملاً تخريب نکند،بايد با تهداب قوی و ستون های مستحکم استوار ساخت و همه ما را از گزند هرنوع توطئه گری و حرکات ضد ملي و مردمي در امان نگهداشت و مصون ساخت .به عباره ديگر لازم است تا قايق شکسته و کوچک بار گران و مسوليت عظيمي که تاريخ به عهده ما گذاشته از امواج طوفانها به ساحل اميد نجات کشانيده و از خطر محفوظ داريم .

نهضت ميهني در بهبود و ترميم اساسي کاستي ها و کمبودی ها،اتحاد و يک پارچه گي نيروهای دموکراتيک صادقانه،خالصانه،بدون ادعا های بلند بالا و دغدغه سعي و تلاش ورزيده و مي ورزد و برای يک لحظه مسوليت و وظيفه تاريخي خود را ناديده نگرفته و نخواهد گرفت .اما همه مي دانيم که از يک دست صدای قوی بر نمي آيد،بايد اين همه دست ها بهم گره بخورند،فقط در آنصورت است که صدای رسا و بلند خواهد داد.درين راه هيچ نوع بهانه و معذرت برای هيچ کسي موجه نيست.لازم است تا تحرک،کفايت و شايسته گي لازم را بخرچ داده و هنر مبارزه را تبارز داد.

برای هريک دير شده تا دوسيه های کهنه را زير و رو کرده از آن به زعم خود چيزکي بيرون بياوريم .اين فقط ضياع و قت و فريب خود و ديگران است و بس !

نبايد طعنه های مردم را که به آدرس ما حواله مي گردد که کجا هستيد،چرا يکجا نمي شويد،به کارزار مبارزه فعالانه نمي پردازيد،وعده های تان چه شد،ناديده گرفته شود .

گفته های ما صرفاً جنبه و پهلوی احساساتي ندارد. طرف ديگر آن درايت سياسي،دور انديشي،تعقل فکری است که با دقت به آن توجه بايد مبذول داشت .امروز امکانات و شرايط نهايت مناسب و مساعد برای فردای پيروزمند و اميدبخش بدست آمده است.برماست که از اين مرحله گذار باصبر،حوصله مندی،تأمل،هوشياری اما با دلاوری و جسارت بگذريم .منافع عليای وطن،آسوده گي،خوشبختي و سعادت مردم ما بالاتر از خورده کاری و خورده ريزی هايي است که چپي ها را تا امروز در خود فرو برده و مصروف ساخته است .چشم اميد و انتظار بسوی ما است که چه وقت به وعده و وعيد ها و تعهدات خود عمل مي کنيم .

ما از نيروهای مترقي،دموکراتيک ملي و وطنپرست مي طلبيم تا در داخل پارلمان ولو اندک هم هستند و همچنان در خارج از آن در ساير عرصه ها متحدانه،صادقانه،با انرژی و اميدواری به مبارزات ترقي خواهانه خود با جديت و قاطعيت ادامه بدهند و به دژ تسخير ناپذير مبدل گردند .

نهضت ميهني قبلاً طرح هايي را درين راستا عنوان کرده و در زمينه گام های عملي برداشته و مي دارد . در اجرا و دنبال وظيفه مردمي خود خسته نشده و نخواهد شد .صميمانه و دوستانه از تمام نيروهای دموکراتيک و تحول پسند در داخل و خارج تقاضا مي نماييم تا بخود و فعاليت های شان تکانه جدی بدهند .همديگر را دريابند و ابتکار عمل سياسي را بدست گيرند ، و از اوضاع بحراني کنوني که دامنگير شده بيرون آيند تا به قوت مردمي و شکست ناپذير مبدل گردند ./

 

 

 

 


November 13th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات